برای تعیین تکلیف میراث هرکس پس از فوت، ابتدا باید ورثه را تعیین کرد. رسیدگی به این امر از سوی مرجع قانونی و با رعایت تشریفات مقرر در قانون را "انحصار وراثت"و رای صادر شده را "تصدیق یا گواهی انحصار وراثت"می نامند.
مراحل انحصار وراثت
اولین مرحله برای گرفتن گواهی انحصار وراثت رجوع به شورا حل اختلاف و گرفتن فرم مخصوص انحصار وراثت است باید مشخصات کامل وراث و نسبتشان با متوفی در فرم نوشته شود. اگر شخص نام چند تن از وراث را از قلم بیاندازد آنها میتوانند به جرم کلاهبرداری از وی شکایت کنند.
در مرحله بعد باید این فرم را به همراه اصل و کپی شناسنامه متوفی و کپی کارت ملی وراث او و رسید مالیاتی برای تهیه استشهادیه به دفتر اسناد رسمی تحویل داده شود.
استشهادیه در دفتر اسناد رسمی تنظیم میشود به این صورت که وراث برگه را امضا میکنند و دو شاهد هم حاضر شده و این برگه را امضا میکنند و شهادت میدهند که این افراد وراث شخصی هستند که در فلان تاریخ فوت شده است.
از آن طرف وراث متوفی از زمان فوت ۶ ماه فرصت دارند که اظهارنامه مالیاتی را تهیه کنند این اظهارنامه شامل لیستی از اموال میت، بهای اموال در زمان فوت او، مطالبات و بدهیهای متوفی است بعد از تهیه و پرداخت مالیات اموال متوفی باید رسید دریافت کنند.
در نهایت باید این مدارک یعنی رسید مالیاتی، فرم مخصوص انحصار وراثت، گواهی فوت، کپی برابر اصل شناسنامه متوفی و وراث او، کپی برابر اصل سند ازدواج او به همراه دادخواست صدور گواهی حصر وراثت به شورا حل اختلاف تحویل داده شود تا گواهی حصر وراثت صادر شود.
جهت مشاهده ادامه مطلب به سایت موسسه حقوقی ثبت سفیر مراجعه کنید.
ارتداد از نظر لغوی، بهمعنای بازگشت و تغییر است؛ ولی در اصطلاح به «کفرِ پس از اسلام» گفته میشود. بهعبارت بهتر، اگر شخصی پس از رسیدن به سنِ بلوغ مسلمان شو و پس از اسلامآوردن، از اسلام خارج شده و کافر شود، «ارتداد» تحقق مییابد و میتوان عنوان «مرتد» را به این شخص نسبت داد. در این میان، تفاوتی ندارد که پیش از اسلامآوردن در سن بلوغ، بر دین دیگری بهجز اسلام بوده یا اینکه مسلمان بوده است. اگر پیش از بلوغ دین دیگری نداشته باشد، گفته میشود که او در حکم مسلمان بوده است؛ البته با این فرض که در زمان انعقاد نطفهی وی، دستِکم یکی از والدین او مسلمان بوده باشد.
انواع مرتد
در فقه اسلامی مرتد دو نوع است و هر یک احکامی جداگانه دارد:
1- مرتد فطری: کسی است که پدر یا مادر یا والدینش، هنگام انعقاد نطفه وی مسلمان بوده اند و او بعد از بلوغ، آیین اسلام را پذیرفته و سپس به کفر روی آورده است؛ مانند سلمان رشدی که پدرش مسلمان بوده است.
2- مرتد ملی: کسی است که پدر و مادرش، هنگام انعقاد نطفه وی کافر بوده اند و او بعد از بلوغ، اظهار کفر کرده است. سپس مسلمان شده و بعد از آن به کفر باز گشته است.برخی از فقها کفر پدر یا مادر، هنگام ولادت طفل را شرط دانسته اند؛ نه هنگام انعقاد نطفه.
جهت مشاهده ادامه مطلب به سایت موسسه حقوقی ثبت سفیر مراجعه کنید.
دفاع مشروع یا دفاع قانونی حقی است که حقوق کیفری برای اشخاص در مورد دفاع از خود یا افراد دیگر [در صورت نیاز به کمک] در هنگام حمله افراد دیگر قائل شده است. دفاع مشروع در جائی پدید میآید که بهجز ارتکاب جرم هیچ راه دیگری برای دفع خطر ممکن نباشد. در این صورت مدافع نه تعقیب و مجازات میشود و نه ضامن خساراتی است که به بار میآورد.
دفاع مشروع از منظر قانون مجازات اسلامی ایران
نخستین شرط تحقق دفاع مشروع این است که باید در برابر یک حمله فوری و جدی باشد، جان، مال و آبروی یک نفر را مورد لطمه قرار دهد و همچنین راه دیگری برای دفع این حمله نباشد. قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ در مواد ۱۵۶، ۱۵۷ و ۱۵۸ به موضوع دفاع مشروع پرداخته است.
ماده ۱۵۶ میگوید: هرگاه فردی در مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز یا خطر فعلی یا قریبالوقوع با رعایت مراحل دفاع، مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب میشود، در صورت اجتماع شرایط زیر مجازات نمیشود: الف- رفتار ارتکابی برای دفع تجاوز یا خطر ضرورت داشته باشد. ب- دفاع مستند به قراین معقول یا خوف عقلایی باشد. پ- خطر و تجاوز بهسبب اقدام آگاهانه یا تجاوز خود فرد و دفاع دیگری صورت نگرفته باشد. ت- توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملاً ممکن نباشد یا مداخله آنان در دفع تجاوز و خطر مؤثر واقع نشود.
همچنین تبصره یک ماده ۱۵۶ میگوید: دفاع از نفس، ناموس، عرض، مال و آزادی تن دیگری در صورتی جایز است که او از نزدیکان دفاعکننده بوده یا مسئولیت دفاع از وی بر عهده دفاعکننده باشد، یا ناتوان از دفاع بوده یا تقاضای کمک نماید، یا در وضعیتی باشد که امکان استمداد نداشته باشد. همان طور که ملاحظه می شود قانونگذار با تجمیع شرایط و تمیز دادنِ موارد از یکدیگر سعی در تبیینِ هرچه شفاف ترِ موضوع داشته است.
مضافا تبصره دو ماده ۱۵۶ این قانون بیان می دارد: هرگاه اصل دفاع محرز باشد ولی رعایت شرایط آن محرز نباشد، اثبات عدم رعایت شرایط دفاع بر عهده مهاجم است. شایسته است به صراحت اعلام شود این یکی از مواردِ غالبا گمراه کننده و شبه برانگیز برای محاکم در یک محاکمه ی عادلانه است و به واقع صلاح در آن است که مجلس و نهادهای ذیربط قوه مقننه و قوه قضاییه در صددِ رفعِ هر چه سریع ترِ مواردی این چنین گمراه کننده برآیند!
جهت مشاهده ادامه مطلب به سایت اف موسسه حقوقی بین المللی ثبت سفیر مراجعه کنید.
سوالات مربوط به معافیت مرد از پرداخت مهریه
مهریه چیست؟ تفاوت مهریه عندالمطالبه و مهریه عندالاستطاعه در چیست؟
موارد عدم تعلق مهریه و معافیت مرد از پرداخت مهریه کدام است ؟
اثبات عدم تعلق مهریه و معافیت مرد از پرداخت مهریه چگونه میباشد؟
آیا به زن زناکار مهریه تعلق می گیرد و یا از موارد عدم تعلق مهریه است؟
مهریه زن نازا و شرایط عدم پرداخت مهریه مرد درباره زن نازا چیست؟
در چه مواردی معافیت مرد از پرداخت مهریه محقق میشود و در چه مواردی مهریه نصف میشود؟
مهریه و انواع آن
مهریه عبارت است از مالی که زوج به زوجه به موجب عقد نکاح دائم و یا منقطع می دهد و این مال میتواند به صورت یک عین معین مانند، زمین و ملک و خانه و یا مال ارزشمندی باشد که موجود باشد و یا اینکه به صورت یک مال کلی باشد که وجود ندارد و بعد از تشکیل عقد، زوج متعهد به پرداخت آن بر اساس مصادیق معین میباشد و در واقع قبل از و یا در هنگام عقد موجود نبوده است.مهریه از حقوق مالی زوجه میباشد که حتی اگر در زمان حیات زوجه نتواند آن را وصول نماید، این حق به ارث می رسد و به جای او وراث زوجه میتوانند آن را مطالبه کند. در این صورت، چون زوج یکی از وراث زوجه میباشد، دو صفت طلبکار و بدهکار مهریه در او جمع میشود و به موجب سهم الارث او با میزان تعهد او از کل مهریه برای پرداخت مهریه، ساقط میشود و مالکیت ما فی الذمه رخ می دهد. در صورتی که زوجه فرزندی نداشته باشد، یک دوم مهریه و با وجود فرزند، یک چهارم به زوج می رسد و باقی موارد را ملزم به پرداخت میشود.
مهریه به انواع، مهر المسمی، مهر المثل و مهر المتعه تقسیم میشود. هر کدام از انواع مهریه میتواند به صورت مهریه عندالمطالبه و یا مهریه عندالاستطاعه تعیین شود.
جهت مشاهده ادامه مطلب به سایت موسسه حقوقی ثبت سفیر مراجعه کنید
افتراء لفظی به عبارات و کلامی گفته میشود که از زبانِ ما خارج میشود یا به صورت مکتوب و حالتهای مختلفِ دیگر، عملی را به فردی نسبت میدهد.
تهمت و افترا در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه فردی جرمی را به دیگری نسبت دهد؛ بدون آن که قادر به اثبات آن باشد. در حقیقت افترا فعلی تهمتی است که تهمتزننده برای متهم کردن افراد، وسایل و ادوات جرم را به نوعی به شخص منتسب کند یا در منزل یا در جیب یا در وسایلی که مربوط به آن شخص است، قرار دهد.
افترا در نوشتار یا به اشکال پایدار دیگر ،مانند نامه ها ،مقالات روزنامه ،تصویرهای گرافیکی ،اصوات ضبط شده ،پخش رادیووتلویزیون ،ایمیل وموارد مشابه ؛افترای رسانه ای نامیده می شود.
یک تفاوت اساسی که وجود دارد این است که در مورد افترای شفاهی شاکی باید آسیبهایی که به اعتبار وآبروی او وارد شده را اثبات کند،زیرا این آسیبها پایدار ومستدل نیست .اما هنگامی که شخص مورد افترای رسانه ای قرار می گیرد،آسیبهای وارد شده به اعتبار او مفروض هستند؛ودادگاه باید حکم آنها را صادر کند،بدون اینکه به اثبات این آسیبها احتیاجی باشد.
شرایط تحقق جرم افترا
1) انتساب جرمی به دیگری: برای تحقق جرم افترا باید جرمی به کسی نسبت داده شود و عمل مورد انتساب میبایست بر طبق قوانین موضوعه جرم تلقی شود. نسبتدادن ارتکاب یک عمل خلاف و یا تخلف اداری نمیتواند افترا تلقی شود.
2) معین بودن شخص طرف اسناد: معین بودن ممکن است با ذکر نام و مشخصات او یا با اشاره و علامت صورت گیرد.
3) ابتدائی بودن اسناد: در اسناد جرم برای این که افترا شناخته شود، خود بخود و ابتدائی بودن اسناد شرط است؛بنابراین نسبتدادن ارتکاب یک جرم از طرف کسی در مقام دفاع از خود، افترا محسوب نمیگردد.
جخت مشاهده ادامه مطلب به سایت موسسه حقوقی ثبت سفیر مراجعه کنید.